pinOokiyOo...


ღ㋡ღZzAbOon DeRazIღ㋡ღ

 

يادش بخير يه بنده خدايي بود به نام پينوكيو ! وقتي دروغ ميگفت دماغش دراز ميشد ، وقتي نمي فهميد و حرف حساب حاليش نبود خر ميشد وقتي هم ميفهميد ، آدم ميشد ! اما الان هر کي دروغ بگه گوشاي تو دراز ميشه ، هر کي حرف حساب حاليش نيست تو احساس خريت ميکني ، وقتي که ميفهمي اصلا آدم حسابت نميکنن...



نظرات شما عزیزان:

sogand
ساعت19:24---22 آبان 1390
دختری با پسری رابطه را تمام میکنه ولی پسر می دونه که دختر ضعیفتر از اونه تهدیدش می کنه , آبروش رو پیش دوستانش می بره یه سوال دارم از این پسرها لیاقتت دختری بود که ازت میلیونی بکنه و آخر تو را مسخره كنه برود؟! لیاقتت دختری بود که کمتر از رستوران البرز به حساب تو غذا نخوره؟! تو زرنگ , تو قوی , تو زبل خان تو جنگجو ولی بدون آه دختر ....... روزی جواب میدی با آبروی یک دختر بازی کردی بازی بعد هفت دست عوض میشه و اونوقت توئی که دوبرابر بردهاتو پس میدی ... پاسخ:jigaretoooooooo aji nazam fadaaaaaaaaaaaat bOooooooooooOos sOogi jUnam !

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:,ساعت 17:57 توسط Sadaf| |


Power By: LoxBlog.Com